حج خونین (بازخوانی فاجعه حج سال1366 و 1394)
|
مراسم حج سال 66، یکی از صفحات کتاب پر جنایت آلسعود است که در آن کشتار بیش از 270 نفر از شهروندان ایرانی که برای حضور در مراسم «برائت از مشرکین» شرکت کرده بودند را رقم میزند. روز ششم ذیالحجه سال 1407 (مصادف با روز نهم مردادماه 1366 شمسی) یادآور مراسم «برائت از مشرکین» زائران ایرانی خانه خدا و کشتار حجاج مظلوم ایرانی در مکه به دست حکام آل سعود است. مکان و زمانی که خون ریختن در آن حرام است و این حرمت تا جایی اهمیت دارد که اعراب جاهلیت احترام این مکان و زمان را نگه داشتند اما این حرمت توسط عوامل سعودی شکسته شد. در این فاجعه حتی به زنان و جانبازان هم رحم نکردند، بهطوریکه نیمی از کشتهشدگان زنان بودند.
نکته دردناک آنجاست که بسیاری از آمار شهدا مربوط به روزهای پس از حادثه است که مأموران سعودی اجازه مداوای مجروحین حادثه را در بیمارستانها ندادند و برخی از مجروحین که جراحات حاد داشتند، پس از تحمل رنج و درد بسیار و در حالیکه امکان مداوای آنها بود، به شهادت رسیدند.
از بیکفایتی آل سعود در اداره حج میتوان به حوادث مختلف سه دههی اخیر بهطور مکرر اشاره کرد. از خدمات بد و برخوردهای بد با زوار و حاجیان گرفته تا مدیریت ناکارآمد که در حوادثی همچون حادثه رمی جمرات، آتشسوزی چادرهای منا، وقایع تأسفبار و جنایتکارانه کشتار حجاج مراسم برائت از مشرکین گرفته تا سقوط بالابر در خانه خدا و کشته شدن ملت مسلمان در منا بهدلیل سوء مدیریت. در این نوشتار ابتدا نگاهی خواهیم داشت به دو حادثه دردناک در مراسم حجاج ایرانی در مکه و سپس مروری بر دستنشاندگی و بیکفایتی آل سعود در اداره حرمین شریفین خواهیم داشت.
روزهای نخستین مرداد یادآور «جمعه خونین مکه» است. روز جمعه، ششم ذیحجه سال 1407 هجری قمری مصادف با 9 نهم مرداد 1366 یادآور کشتار خونین انسانهایی است که به جرم برائت از مشرکین به شهادت رسیدند وعوامل استکبار صفحه سیاه دیگری را در تاریخ بهجا گذاشتند.
عنوان برائت از مشرکان در آیات متعدد قرآن و در سورههایی مثل نساء، انعام، یونس، حجر، قصص، روم، فصلت، توبه، بینه و احزاب آمده و این عمل ریشه در سنت ابراهیمی دارد. برابر با مفاد آیات سوره ممتحنه برای اولینبار حضرت ابراهیم بیزاری خود را از مشرکان و بتهایی که مورد پرستش قرار میدادند اعلام کرد.
در تاریخ اسلام هم زمانی که مکه از سوی مسلمانان فتح شد، برخی مشرکان پیمان عدم تعرضی را که میان آنان و رسول اکرم(ص) بسته شد نقض کردند. پس از این واقعه بود که سوره برائت نازل شد و حضرت علیبن ابیطالب(ع) به دستور پیغمبر، این آیات را در مراسم حج سال نهم هجری برای حاضران خواندند.
این شیوه اعلام برائت از عملکرد مشرکانه در سیره ائمه معصومین هم استمرار پیدا کرد. سال 58 هجری امام حسین(ع) در مراسم حج از طغیانگری معاویه گفت و از زائران خواست پیام او را به دیگران برسانند.
این عمل سال 60 هم تکرار شد. زمانی که یزیدبن معاویه بر جای پدر نشست، امام حسین(ع) با استفاده از موقعیت حج، جفاکاری این خلیفه بهناحق را برای حجاج تشریح کرد. امام سجاد(ع) هم در مواجهه با عبدالملک مروان خلیفه اموی در مراسم حج از مفاسد هیأت حاکمه گفت. این سنت اسلامی در دورههای پرفراز و نشیب تاریخ تشیع با شدت و ضعفهایی تکرار شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) به استناد این سیره علوی طی پیامی، موقعیت خطیر جهان اسلام را متذکر شد و از حجاج بیتالله الحرام خواست در این همایش بزرگ مسائل و مشکلات جهان اسلام را بازگو کنند.
از آن پس بود که مراسم برائت از مشرکان از سوی زائران ایرانی همه ساله و پیش از شروع مراسم حج برگزار میشد. زائرانی از ایران و دیگر کشورها طی این سالها ضمن برگزاری راهپیمایی آرام و سردادن شعارهایی علیه آمریکا و اسرائیل بهعنوان مسببان اصلی تیرهروزیهای مسلمانان جهان از محل استقرار خود حرکت میکردند و آرام به محل معینی که از قبل تعیین شده بود میآمدند و بعد از سخنرانی مدعوین و قرائت بیانیه مراسم، بدون کوچکترین تنشی به محل استقرار خود برمیگشتند.
این روال تا سال 66 ادامه داشت. در عین حال اختلاف نگاه سیاسی و مذهبی موجود میان ایران و عربستان، برگزاری مراسم را با واکنشهایی مواجه کرده بود. انقلاب اسلامی با شعار برابری و مبارزه با استعمار و استبداد و مخالفت با سلطه آمریکا و نفوذ صهیونیسم در خاورمیانه به پیروزی رسیده بود. بسیاری از کشورهای حاشیه خلیجفارس با وجود اینکه در دوران پهلوی همواره از این رژیم بهعنوان رقیبی سرسخت در منطقه یاد میکردند اما بعد از جایگزینی نظام جمهوری اسلامی ایران به جای نظام قبلی، بیش از گذشته احساس ترس و خطر میکردند. شعارهای انقلابی که از سوی رهبر انقلاب و کارگزاران نظام سر داده میشد، باعث ترس و دلهره زمامداران عرب منطقه و شیوخ حاکم کشورهای حاشیهای خلیجفارس شده بود. با گسترش فرهنگ و مبانی انقلاب اسلامی، نسیم دگرگونیها در منطقه وزیدن گرفت و برخی صداهای مخالف که خواهان تغییر بودند در برخی کشورهای عربی به گوش میرسید. این پدیده البته با واکنشهای تند زمامداران عرب همراه بود. از همان زمان که بحث اعلام برائت از مشرکان با استفاده از مراسم حج از سوی امام(ره) مطرح شد، سازهای مخالف نواخته شد و برخی علمای سلفی هم برای اینکه مراسم را بهلحاظ دینی کماعتبار کنند به بحث و بررسی درباره مبانی علمی و فقهی فتوای امام(ره) پرداختند.
روحانیون حجاز از همان ابتدا اعلام کردند برگزاری مراسمی با عنوان برائت از مشرکان اگر هم ریشه در سنت و سیره پیامبر داشته باشد، عملی انفرادی است و نباید بهصورت راهپیمایی و برگزاری تجمع باشد و مسلمانان نباید در ایام حج جدال کنند و ایجاد مزاحمت برای دیگر حاجیان بدعتی در دین است.
این روال با همه افت و خیزهایی که داشت هر سال، ششم ذیحجه برگزار میشد. گرچه تا آن موقع، زائران ایرانی از آزار و اذیت ماموران سعودی در امان نبودند و اخباری مبنی بر دستگیری و ایجاد مزاحمت برای زوار ایرانی به جرم سردادن شعارهای ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی در طول مراسم حج منتشر میشد، اما همه این اتفاقات ششم ذیحجه 1407 برابر با نهم مرداد 1366 رنگ و چهرهای تازه یافت. در این سال دولت عربستان سعودی تدارک تازهای برای برخورد با زائران ایرانی در نظر گرفته بود. برخورد سعودیها در ساعات مانده به برگزاری مراسم شکل جدید پیدا کرده بود و نشانهها حاکی از این بود که مراسم برائت از مشرکان امسال با سالهای گذشته فرق دارد. روز قبل از مراسم بهداریهای مکه از پذیرش بیماران ایرانی خودداری کردند. آرایش پلیس عربستان سعودی بهگونهای بود که گویی آماده برخورد با برگزارکنندگان تجمعات اعتراضی است.
برنامه راهپیمایی ساعت 16 و 30 دقیقه شروع شد. زائران ایرانی و خارجی با پلاکاردهایی که مضامین ضد آمریکایی و اسرائیلی داشت به سمت محل معین حرکت میکردند و آرام شعار میدادند. بعد از رسیدن راهپیمایان به محل مورد نظر، ابتدا پیام امام(ره) به کنگره حج خوانده شد و سپس سخنرانی نماینده امام شروع شد. ساعت 18 و 10 دقیقه که سخنرانی در حال اتمام بود، زائران به آرامی برای مراجعه به محل استقرار خود بهسوی سهراهی شعب ابوطالب در حال حرکت بودند. 18 و 40 دقیقه پایان مراسم اعلام و بیمقدمه حمله نیروهای پلیس به تجمعکنندگان شروع شد. پلیس سعودی باتون به دست، حجاج را مورد حمله قرار داد. از ساختمانهای اطراف هم سنگ و آجر به سمت حجاج پرتاب میشد. کمی بعد پلیس سعودی با گازهای سمی و خفهکننده و شلیک رگبار، زائران را مورد هدف قرار داد.
تلفات لحظه به لحظه افزایش پیدا میکرد و زائرانی که خود را به محل استقرارشان رسانده بودند هم وضع مناسبی نداشتند چون محل اقامت آنان از سوی نیروهای سعودی محاصره شده بود و این محاصره تا ساعت 11 شب ادامه داشت.
پس از حادثه ذیحجه 1407/ مرداد 1366، با توجه به عظمت واقعه و میزان تلفات مردم عادی وبیدفاع و همچنین سوابق مراسم برائت از مشرکان که به آرامی برگزار شده بود، مرتکبان حادثه خود را مجبور به توضیح دیدند و حجاج را به اخلالگری و ایجاد آشوب متهم کردند. بعد از این حادثه و بالا بودن میزان تلفات زائران که عمدتا از جانبازان و زنان بودند، دولت عربستان سعودی در واکنشی فرافکنانه حجاج ایران را متهم به اخلالگری و ایجاد آشوب کرد و در دفاع از اقدام خود مدعی شد نیروی پلیس اینبار هم مثل دفعات قبل برای حفاظت از مراسم در محل معین مستقر شده بود و ایرانیها بیمقدمه با سلاح سرد به سمت نیروهای پلیس یورش بردند و اقدام به ضرب و شتم آنان کردند. ادعای دیگر پلیس این بود که نیروها بههیچوجه برای مقابله با این اقدام حجاج ایرانی از اسلحه استفاده نکردند. مدعیاتی از این نوع بلافاصله بعد از انتشار عکسها و فیلمهای آن از سوی ناظران بیطرف، بیاعتبار عنوان شد.
در بیانیه رسمی وزارت کشور سعودی در هشتم ذیحجه، آمار تلفات این حادثه 402 کشته اعلام شد که 275 نفر آنان ایرانی و نیمی از آنان زن بودند و 649 زخمی. آمار اعلامشده البته از سوی ایران مورد تشکیک واقع شد و منابع ایرانی از کشته شدن 325 نفر با تفکیک 203 زن و 122 مرد خبر دادند.
و با دیگر در سال1394فاجعه جدیدی به کارنامه دولت سعودی افزوده شد و آن واقعه غمبار منابود که ابعاد جدیدی از ناکارآمدی و برخوردهای غیرانسانی آل سعود بر امت اسلام آشکار میشود.
ادامه
|